سیاست «آبنبات چوبی» و هموار کردن مسیر «معامله قرن» | هم پیالگی عربستان و رژیم صهیونیستی علیه «ایران»
خبرگزاری رسا ـ گروه بینالملل: این روزها جهان اسلام شاهد جولان دهی رژیم صهیونیستی و سفرهای پیاپی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به کشورهای عربی منطقه است تا مقدمات علنی سازی طرح عادی سازی روابط با اسرائیل را فراهم کند. در این میان عربستان سعودی و مصر به عنوان دو کشور مهم عربی بارها اعلام کردهاند که طرف دعوا و نزاع با اسرائیل نیستند که این خود به طور ضمنی اعتراف به مشروعیت یک رژیم جعلی است.
در مقابل اما برخی کشورهای عربی مانند اردن و قطر که گاهی در لفافه و گاهی به صورت آشکار سخن از عادی سازی روابط با اسرائیل میزنند اینبار در پذیرش معادلات جدید منطقه با دیده تردید به آینده نظر میکنند که گویا آنان به شکلی کامل از نحوه چینش پازل تغییر بافت تاریخی ـ جغرافیایی منطقه رضایت خاطر ندارند
در آغاز این نوشتار خالی از لطف نیست که سخنان ژنرال اسرائیلی را ذکر کنیم. یعقوب عمیدرور از افسران بلند مرتبه رژیم صهیونیستی در خاطراتش مینویسد: «بیست سال قبل اسحاق رابین نخست وزیر وقت از من پرسید که به چه دلیل از اسلام به عنوان یک خطر بزرگ و همیشگی سخن میگویم. به او گفتم که سایر ایدئولوژیهای حاکم در منطقه از سوی نخبگان وارد و با شیوههای مختلف به مردم تحمیل شد اما اسلام یک اندیشه سیاسی ریشهدار و برخاسته از یک فرهنگ اصیل است و عرصه واقع نیز این سخنان را تایید میکند.»
با وجود اقدامات صورت گرفته از سوی دستگاههای امنیتی عربی ـ عبری برای سرکوب جریانهای اسلامگرای منطقه لکن باید گفت که اسلام گرایان معاصر پس از آغاز بیداری اسلامی چه در قالب احزاب و چه در قالب نهادها و موسسههای مردمی، رفته رفته رشد یافته و در میان مردم مقبولیتی روز افزون یافتند. ترس اسرائیل از قدرت گرفتن اسلام گرایان منطقه سبب شده تا رژیم صهیونیستی با پناه بردن به هم فکران و هم قطاران خود و نیز با متقاعد ساختن کشورهای مرتجع عربی، پروژه سرکوب اسلام گرایان را کلید زده و با طرح «معامله قرن» از موجودیت استیجاری خود صیانت کند.
دو راهکار برای پایان دادن به مسأله فلسطین
نزدیک به یک دهه، کارشناسان اسرائیلی به دنبال دستیابی به راه حلی جدی برای پایان دادن به مسأله فلسطین و اتمام روند مبارزات گردانهای حماس هستند. یهودیان صهیونیستی به این نتیجه رسیدند که عهدنامههای امضا شده تا به امروز مانند «پیمان اوسلو» به سود آنان نبوده و این توافقات نتوانسته تمام خواستههای اسرائیل را در دراز مدت براورده کند زیرا به موجب این توافق نامهها تنها جنبش فتح از در سازش و مذاکره با اسرائیل وارد شده اما سایر جنبشها مذاکره و سازش را دستاویزی برای افزایش دامنه مبارزات قرار دادند پس باید اسرائیل به یک توافق جامع دست پیدا میکرد.
از سوی دیگر نخبگان اسرائیلی میدانند که طبیعت درگیریهای دینی میان یهود و مسلمانان به سود اسرائیل نیست همچنانکه بسیاری از کشورهای عربی نیز تا به امروز نتوانستند گروههای جهادی فلسطینی را به سازش با اسرائیل وادارد و پرونده فلسطین را مختومه اعلام کنند. طبیعی است که در این بستر رژیم صهیونیستی از آینده خود نگران بوده و برای تثبیت جایگاه خود در منطقه دست به هر اقدامی میزنند که نمونه آن حمله دیروز نظامیان اسرائیلی به غزه و پاسخ موشکی رزمندگان مقاومت به این تجاوزگری بود.
در سایه شرایط ایجاد شده، اسرائیل به دنبال پایان دادن به مسأله فلسطین از طریق یکی از دو راه ذیل است:
1. تشکیل دولت فدرالی هاشمی ـ اردنی: این دولت بر اساس نظام فدرالی آمریکایی متشکل از سه ولایت مستقل اردن، نوار غزه و کرانه باختری رود اردن است. در ساختار فدرالی به هر یک از این سه منطقه استقلال مالی، امنیتی و قانونی داده شده اما کشور عمان اتحادیه سیاسی خارجی و دفاعی را در انحصار خواهد گرفت همانگونه که حماس بر غزه و فتح بر کرانه باختری و نیز هاشمیها به اردن مسلط خواهند شد. قدس نیز به صورت مشترک میان قبایل عربی سه فدرال تقسیم میشود.
2. طرح زمین در مقابل زمین: در این راهکار در صورت سازش با اسرائیل بخشهایی از زمینهای تحت اشراف اسرائیل به مردم فلسطینی بازگردانده شده یا زمین در مقابل زمین معاوضه میشود مانند اعطای برخی از زمینهای اراضی سینا از سوی مصر به اسرائیل و دریافت اراضی منطقه النقب که در سیطره اسرائیل بوده تا از این رهگذر آن بخش از سرزمین غزه که در اراضی مصری است توسعه بیشتری یابد.
تئوریسینهای صهیونیست از منافع فراوانی که با اجرایی شدن این دو راهکار به طرفین میرسد به عنوان راه حل دائمی حل قضیه فلسطین سخن میگویند زیرا در صورت عملیاتی شدن این دو راهکار، عادی سازی روابط با کشورهای عربی خارج از چهارچوب موضوع فلسطین رقم خورده و معامله قرن به ثمر خواهد نشست. اما در این میان باید پرسید که استکبار جهانی و به طور خاص یهودیان صهیونیستی با صرف چنین هزینههای هنگفت، به دنبال چه اهدافی در منطقه بوده و چرا خاورمیانه تا به این اندازه برای آنان اهمیت دارد؟
سرکوب جریانهای اسلامی جهادی
بنابر گزارشهای منتشر شده از سوی رسانههای وابسته به اسرائیل، پیمودن مسیر جدید به حکام عربی این اجازه را میدهد که به آرزوی سالهای متمادی خود در برقراری روابط با اسرائیل جامه عمل بپوشانند بدون آنکه در برابر فشار افکار عمومی و اعتراضهای ملتهای مسلمان قرار بگیرند؛ ملتهای مسلمانی که از ابتدای امضای پیمان کمپ دیوید همواره اسرائیل را به چشم شیطان بزرگ و دشمن صلح، ثبات و امنیت میدانستند.
از سوی دیگر، طرح کشور هاشمی ـ اردنی با سیطره امنیتی بر مخالفان و معترضان، امکان محاصره جریانهای اسلام گرای مخالف ایدئولوژی اسرائیل را داده و مانع از نفوذ جریاناتی نظیر حماس در منطقه خواهد شد به ویژه آنکه عمان نیز از همجواری با دولتی به ریاست حماس در غزه و کرانه باختری احساس آرامش و امنیت نخواهد کرد.
در این میان همچنین نباید از سود بیشماری که نصیب کشورهای همکار با اسرائیل میشود، غافل ماند. مصر با تبادیل صحرای سینا به منطقه النقب، تسهیلات اقتصادی قابل توجهی را از اسرائیل دریافت کرده است. اردن نیز به عنوان شریک پشت پرده اسرائیل با ابراز خرسندی از این مبادله، به نقل از اسرائیل وعده آموزش تکنولوژی شیرین سازی آب دریا، ساخت نیروگاههای اتمی و برقراری ثبات و امنیت در سینا را به مصر داده است تا به سایر کشورها نشان دهد که در صورت همکاری با اسرائیل، میتوانند از مزایای اقتصادی بیشماری بهره ببرند.
معامله قرن نتیجه خیانت حکام عربی
هرچند که اسرائیل با بخشیدن برخی منافع اقتصادی به کشورهای عربی، سیاست آبنبات چوبی را در پیش گرفته و با اعطای برخی امتیازات توانسته سیاست خود را تا اندازهای پیش ببرد اما تحولات کلیدی سالهای اخیر از بیداری اسلامی تا شکست سنگین تروریستها و موفقیت جبهه مقاومت و با به هم خوردن معادلات، توازن سیاسی ـ اقتصادی مورد نظر اسرائیل نیز از میان رفته و مسؤولان اسرائیلی را به زد و بند سیاسی با حاکمان مرتجع عربی سوق داده است.
بنیامین نتانیاهو در مصاحبه اخیر خود با شبکه آمریکایی CNN با پرده برداری از راهکار حل مسأله فلسطین با شعار «صلح اقتصادی» به صراحت اعلام کرد: «پیشتر اینگونه فکر میکردیم که اگر نزاع اسرائیلی ـ فلسطینی را حل کنیم به سهولت خواهیم توانست با نزاع بزرگتر یعنی اختلاف عربی ـ اسرائیلی نیز مقابله کنیم اما اکنون بالعکس به این نتیجه رسیدم که در ابتدا باید مسأله اختلاف عربی ـ اسرائیلی را حل کنیم و سپس به سوی پایان دادن به بحران اسرائیل ـ فلسطین پیش رویم.»
سازش با حاکمان عرب دروازه ورود به دنیای سازش با فلسطینیها است از این رو است که حاکمان عرب بدون هیچ شرم و حیایی و با عبور از تمامی خطوط قرمز دینی و اسلامی فریاد عادی سازی روابط با اسرائیل را سر میدهند. در مصر و با روی کار آمدن ژنرال سیسی، جرأت نظام برای حل مسأله فلسطین بیش از پیش شده تا آنجا که رییس جمهور مصر در سازمان ملل متحد با خطاب قرار دادن صهیونیستها از نتانیاهو با عنوان مهندس صلح اقتصادی یاد کرده است.
سخنان عبدالفتاح السیسی زمینه را برای ولیعهد جدید سعودی و امارات هموار کرده تا آنان نیز با وقاحت تمام سخن از سازش با اسرائیل و پایان دادن به این اختلاف چندین و چند ساله با نام «معامله قرن» یاد کنند که این خود ثابت کننده آن است که مصر، عربستان و به تبع آن امارات و بحرین و به تازگی عمان خود را برای پذیرش این پیمان ننگین آماده کردهاند.
از عربی جلوه دادن مسأله فلسطین تا معرفی ایران به عنوان دشمن جهان اسلام
رژیم صهیونیستی با چینش مهرههای منطقهای و با همدستی عربستان سعودی و مصر، تلاش کرده تا ایران را به عنوان دشمن مشترک جهان اسلام معرفی کند و با متوجه کردن اذهان امت اسلامی به جمهوری اسلامی ایران و با به راه انداختن پروپاگاندای رسانهای، در خفا و در سایه غفلت و ناهوشیاری جوامع اسلامی به سهولت بتواند طرح معامله قرن را اجرایی نماید.
کارشناسان اسرائیلی به این نتیجه رسیدهاند که باید مسأله فلسطین را از یک مسأله جهانشمول برای امت اسلامی به یک موضوع عربی تقلیل دهند تا از این رهگذر مانع از فشارهای مضاعف ملتهای مسلمان علیه سازشگران شوند. اسرائیل تلاش دارد تا با عربی جلوه دادن مسأله فلسطین، زمینه را برای عادی سازی کامل روابط کشورهای عربی با خود فراهم ساخته و با اجرایی شدن سیاست کشور فدرالی و مبادله زمین با زمین، فلسطین را زیرمجموعه مصر در آورد. در چنین فرضی، حماس و جریانهای جهادی مخالف با اسرائیل تحت نظارت نیروهای امنیتی مصر در آمده و عملا از هرگونه اقدام علیه اسرائیل ممنوع میشوند.
با وجود اعتماد متقابل میان مسؤولان اسرائیلی و حکام عربی اما رژیم صهیونیستی همچنان از قدرت سخت و نرم محور مقاومت در مبارزه علیه اسرائیل آگاه است. اسرائیل به خوبی میداند که دوران «بزن و در رو» و «دیکته کردن خط مشی داخلی و خارجی» برای امت آگاه مسلمان تمام شده و جوامع اسلامی به برکت وجود علما، نخبگان و اندیشمندان بیشتر از گذشته نسبت به تحولات منطقهای آگاهی یافته و اجازه دخالت به بیگانگان و تعیین سرنوشت برای امت اسلامی را نخواهند داد که این وعده الهی است «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ» /981/ب911/ر